چشم جهانیان به قدوم مبارکت روشن یا نبی الله (ص)

ساخت وبلاگ

سال ها بود که زمين در حسرت باران حياتبخشي مي سوخت و درمان تشنگي، سياهي و تيرگي خود را از آسمان آبي انتظار داشت. سال ها بود که زمين به کوير خشک تعصبات و عقايد باطل و مرداب خرافات، تبديل شده بود که ناگاه در شبي فراموش نشدني، باران رحمت الهي شروع به باريدن کرد و زمين تشنه را سيراب ساخت و گُلي زيبا، به نام محمد مصطفي(ص) در کوير حجاز، شکوفا شد.

 


  نایت اسکین

 

 

 

 تولد او، عطر دل انگيز ايمان را به مشام مشتاقان رساند و چشمه هاي جوشان معرفت را در سينه ها، جاري ساخت. آري با تولد او، کوير جهل و تعصب به بوستان مِهر و تفکر تبديل شد. آن پيام آور الهي، در شهر مقدس مکّه و در خانواده اي مؤمن و خداپرست، در شب هفده ربيع الاول به دنيا آمد و جهانِ هستي را با وجود مبارک خود، منوّر کرد.
 

 

 نایت اسکین

 

 

    آن شب آسمان مکّه ستاره باران شده بود و ساکنان عرش ملکوت براي تحويل دادن امانت خود به زمين آمده بودند. در همان زمان کنگره هاي کاخ کسري فرو ريخت و آتشکده هاي فارس به خاموشي گرائيد و پي آمد اين تولد شياطين و طاغوت ها گريختند و بت هاي جاهلي يکي پس از ديگري سقوط کردند. نور ايمان به سراسر دنيا تابيد و پيام اسلام در قلب ها نفوذ کرد و بشر از چنگال ظلم و جهل، نجات يافت.
 

نایت اسکین

 

    آسمان ها و زمين امشب نورباران است. بر لب عرشيان از شوقِ گل، عشق و سرور جاري است. زمين، گل باران وفضا سرشار از عطر مشک و عود است. شهر مکه، ميلاد آخرين سفير الهي، رسول حق و رحمت را انتظار مي کشد؛ آن که نقش نگين انبيا است. ناگاه در اين فضاي پر از عطر و نور، خداوند دسته گلي را به آمنه عطا نمود و زمين و فلک غرق سرور و شادي شد و ملائکه فوج فوج براي عرض تبريک به زمين آمدند ما نيز ميلاد خجسته و مبارکِ گل خوش بوي آمنه، سراجِ مُنير و نور ديده افلاکيان و خاکيان را به همه شما عزيزان تبريک مي گوييم.
 
 

 

نایت اسکین

 

 

    تا نام تو برده مي‏شود، چراغ‏هاي صلوات، در جان لحظه‏  ها فروزان مي‏شوند.

تا فضيلتي از تو گفته مي‏شود، دل‏ها از بوي گل محمدي زنده مي‏ شوند. ياد نويدبخش تو، درب‏هاي صبح را به رويِ ما مي‏ گشايد. قرآن تو، نزديک‏ترين راه رهايي است و نهج ‏الفصاحه ‏ات، پاک‏ترين مبحث بندگي و قرآن، معجزه ‏اي است که از دست‏ هاي روشن تو به ما رسيد و مرهمي شد بر داغ‏هاي همه روزه بشريت  . نهج ‏الفصاحه ات، سرزمين پهناور دوستي است، زمزمه ‏هاي بهاري گنجشکان بر درخت است که روبروي لحظات خستگي انسان، قد مي‏ کشد . دنيا، شاداب و جوان مي‏ ماند؛ اگر سطري از اندرزهاي تو را به کار بندد؛ هم چنان‏که منبر و مسجد و مأذنه از ذکر و نام تو فعال مانده‏ اند. 

 

  نایت اسکین

 

     تو را نشناخته ايم  يا رسول اللّه‏ ، تو را نشناخته ‏ايم و فقط مي‏ دانيم که نامت بر همه کائنات ترجيح دارد. چگونه مي‏ توان شعاع دايره خوبي‏هايت را ترسيم کرد؟  « مدينه» با آن عظمتش، هيچ‏گاه ادعا نمي‏ کند که تو را شناخته است. چگونه در خيال خام خود، نام تو را مي بريم  ، تو که سيره و رفتارت در همه اعصار نيز نمي‏ گنجيد ؟
يا نبي اللّه‏ صلي ‏الله ‏عليه ‏و‏آله ! مگر مي ‏توان بر سنت شريف تو بوسه نزد؛ حال آنکه پاسخ‏گوي تمام نيازهاي انسانی است؟! اين درست است که تو را نشناخته  ‏ايم، اما همه هستي ما از احترام به نامت مي‏ گويد که : بيت بيت، قصيده‏ هاي روشن در دل‏ها مي‏ کاري و غزل غزل نور مي‏ پاشي در چشم‏هاي خاک.
 

 يک روز قشنگ، روز عيد
به به چه روز قشنگي! مثل روزهاي عيد، همه شاد و خندان هستند.بوي اسپند و گلاب، همه جا را پرکرده است. چه کسی مي داند امروز چه روزي است؟ حتما همه شما بچه هاي گل و باهوش جواب مي دهيد که امروز روز بزرگي است؛ روز ميلاد پيامبر بزرگوار ما مسلمانان ، حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله است. روز عيد همه مسلمان ها ،آن هم عيدی بزرگ و زیبا. بله دوستان خوبم، امروز جشن تولد پيامبر ماست.اين روز قشنگ و اين عيد بزرگ، بر همه شما کودکان دل بند ايران زمين مبارک. 
 

  نایت اسکین

 

    قصه تولد
بچه هاي قشنگم، گل هاي رنگارنگم! مي خوام براتون يه قصه شنيدني تعريف کنم. سال هاي سال پيش، در کشور عربستان و در شهر مکه، ظلم و ستم فراوان بود. مردم مرتب با هم در حال جنگ و خون ريزي بودند. هيچ کس به فکر فقيرا ونيازمندا نبود. از همه بدتر اينکه، هيچ کس خداي بزرگ و مهربان رو نمي پرستيد و مردم از چوب و سنگ و خاک، مجسمه هايي به نام بت رو مي ساختند و بعد اون ها رو به جاي خداي مهربان مي پرستيدند و بت پرست بودند. اگر هم در خانواده اي دختري به دنيا مي اومد، زنده زنده اون دختر را درخاک مي گذاشتند و دفن مي کردند. مردمِ اون زمان بسيار نادان و جاهل بودند، اما در يکي از اون سال ها، در قبيله بزرگ قريش ـ که يکي از بزرگ ترين قبيله هاي مکه بود ـ پسري به دنيا آمد که بعدها همه چيز را تغيير داد و مردم را به خداپرستي دعوت کرد. نام زيباي اين پسر «محمد» بود. پدرش عبداللّه ، چند ماه قبل ازتولد او از دنيا رفته بود و مادرش آمنه نام داشت. امروز هفدهم ماه ربيع الاول و سالروز ميلاد مبارک حضرت محمد صلي الله عليه و آله است. 

 

نایت اسکین

 

 

    کودکي محمد صلي الله عليه و آله
محمد از همان دوران کودکي، بسيار با ادب، مهربان، دانا، باهوش و فداکار بود؛ کودکي که از دانايي و مهرباني و با ادبي زبانزد همه مردم بود. با اينکه پدرنداشت، اما مادرش آمنه هميشه مراقب محمد بود و به او بسيار محبت مي کرد. ولي در شش سالگي، مادرش آمنه هم براثر بيماري درگذشت و محمد تنهاي تنها شد. از آن به بعد، پدربزرگش عبدالمطلب ـ که بزرگ قريش بود ـ از محمد کوچک مواظبت مي کرد. اما دو سال بعد، محمد در هشت سالگي، عبدالمطلب را هم از دست داد و او را به عمويش ابوطالب سپردند. ابوطالب مانند پدري مهربان و دل سوز با محمد رفتار مي کرد و محبت هاي زيادي به ايشان نشان مي داد تا هيچ وقت احساس تنهايي و بي کسي نکند. به اين ترتيب، محمد بزرگ شد و به سن جواني رسيد.
 
 

  نایت اسکین

 

    محمد امين
حضرت محمد صلي الله عليه و آله در سال هاي جواني، بسيار مورد اعتماد مردم شهر بود؛ به طوري که لقب «امين»، را به آن حضرت داده بودند و به ايشان «محمد امين» مي گفتند. مردم اگر کاري، يا پول و امانتي گران بها داشتند، به محمد امين مراجعه مي کردند و آن را پيش ايشان امانت مي گذاشتند. اعتماد و اطمينان مردم مکه و محبت مردم به آن حضرت، باعث شد که محمد صلي الله عليه و آله به عنوان تاجر براي خديجه ـ که بانويي ثروتمند در شهر مکه بود ـ در شهرهاي مختلف عربستان خريد و فروش کند. خديجه تمام سرمايه خود را در اختياراو گذاشته بود و اين اعتماد و اطمينان، بعدها يعني وقتي حضرت محمد صلي الله عليه و آله 25 سال داشت، باعث ازدواج حضرت محمد صلي الله عليه و آله و حضرت خديجه عليهاالسلام شد. 

  نایت اسکین

 

    پيامبري محمد صلي الله عليه و آله
بچه هاي گلم! حضرت محمد صلي الله عليه و آله علاوه بر ويژگي هاي زيبا و شايسته اخلاقي، در آن زمان که همه مردم بت پرست بودند، خداپرست بود و هميشه خداي بزرگ را مي پرستيد و مي فرمود: آخر مگر مي شود که اين اشياي بي جان که هيچ قدرتي ندارند،اين جهان به اين بزرگي را آفريده باشند و اداره کنند! او هر سال مدتي را در کوه نور که نزديکي مکه بود ودر غار حرا که داخل آن کوه بود، به راز و نياز با پروردگار مي نشست و تنهاي تنها با خداي خودش حرف مي زد. سرانجام وقتي حضرت محمد صلي الله عليه و آله به چهل سالگي رسيد،در 27 ماه رجب، در نيمه شبي که کوه نور غرق در نور بود، به دستور خداوند مهربان، به پيامبري برگزيده شد.
 

  نایت اسکین

 

   پيامبر رحمت
پيامبر ما، حضرت محمد صلي الله عليه و آله بسيار مهربان و دل سوز بود. ايشان به ويژه بچه ها را خيلي دوست داشت و به آن ها محبت مي کرد. آن حضرت، هميشه شب ها براي بچه هاي يتيم آب وغذا مي برد و پنهاني و درتاريکي شب، پشت در خانه هاي آن ها مي گذاشت. هميشه با بچه ها مهربان بود و هرجا که بچه ها را در کوچه و محله و خانه مي ديد، دست پر مهرش را بر سر آن ها مي کشيد. آن حضرت با اين کارهاي خوب و نيک، به پيامبر مهرباني معروف شده بود.

 
نایت اسکین

   پيامبر و بازي با بچه ها
بچه هاي خوبم! پيامبر آن قدر مهربان بود که هيچ وقت کسي از او ناراحت نشد و همه مردم، از کوچک و بزرگ او را دوست داشتند. پيامبر به بچه ها خيلي توجه مي کردو هميشه آن ها را دوست داشت. هر وقت خانه حضرت فاطمه سلام الله عليها تنها دخترش مي رفت با دو پسر او، امام حسن و امام حسين بازي مي کرد. يک روز که پيامبر به خانه فاطمه رفته بود، بچه ها با خوشحالي از سر و کول پيامبر بالا مي رفتند و بر پشت پدربزرگ سوار مي شدند و شادي مي کردند. شادي و سر و صدا فضاي خانه را پرکرده بود.پيامبر به آن ها اجازه مي دادند که هر طور دلشان مي خواهد بازي کنند، آن ها را بر پشت خود سوار مي کردند و مي گفتند: «فرزندان عزيزم! من اسب خوبي براي شما هستم وشما هم سواران خوبي هستيد». آن ها مشغول بازي با پيامبر بودندکه صداي اذان بلند شد و اين، يعني که بايد براي نماز به مسجد رفت و ديگر وقت بازي تمام شد.

  
نایت اسکین

بهداشت مدارس...
ما را در سایت بهداشت مدارس دنبال می کنید

برچسب : متن مجری,ولادت پیامبر ص, متن ادبی, میلاد نور, محمد ص, نویسنده : هدی جون khanoombehdasht بازدید : 944 تاريخ : يکشنبه 29 دی 1392 ساعت: 3:41

لینک دوستان

خبرنامه